English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (533 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
non interlaced U سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
scanned U تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scans U تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scan U تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
Every day that you go unheeded, you need to count on that day U هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
Cut a little more off the back. یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
Cut a little more off the top. یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs). U باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
hard port U ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
You will have to pay duty on this. شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
You have to change at London. شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
You can't refuse me that ! U این [درخواست یا پیشنهاد مرا] را باید قبول کنید!
adding U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
add U اضافه کنید زیاد کنید
ct scan U سی تی اسکن
skin the cat U اسکن د کت
scans U dpl اسکن میکند
scan U dpl اسکن میکند
scanned U dpl اسکن میکند
cache memory U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
caches U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
read U اسکن کردن متن چاپ شده
reads U اسکن کردن متن چاپ شده
op code U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
operation U بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند
agendas U لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
agenda U لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
outselling U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsold U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsells U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsell U بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
routine U تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routines U تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routinely U تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
flyback U اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
languages U دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
language U دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
scanner U فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
frequency U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequencies U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
scanners U فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
to bite the bullet <idiom> U باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت تا بتوان به مقصد اصلی رسید
functioned U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functions U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function U مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
flatbed U ماشین چاپ یا اسکن که کاغذ یا تصویر را در یک سطح صاف در حین پردازش قرار میدهد
multisync monitor U صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
black writer U چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
scanner U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanners U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
write black printer U چاپگری که تونر آن نقط های که توسط لیزر گرم شده است در هنگام اسکن کردن تصویر می چستد
main U مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. U شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
clamper U مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
bandwidth U صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
automates U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating U نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
scanners U وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner U وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
The more the better . U هر چه بیشتر بهتر
ease off U شل کنید
say no more U بس کنید
outlines U خصوصیت اصلی چیزی
outlining U خصوصیت اصلی چیزی
outline U خصوصیت اصلی چیزی
outlined U خصوصیت اصلی چیزی
more the merrier <idiom> U هرچی بیشتر بهتر
gurantee U عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
hold hard U صبر کنید
oyez U توجه کنید
oyez U گوش کنید
repeat U تکرار کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
suppose U فرض کنید
supposes U فرض کنید
supposing U فرض کنید
push the door to U در راپیش کنید
make a hurry U عجله کنید
deletes U حذف کنید
repeats U تکرار کنید
dele U پاک کنید
caution U توجه کنید
wait a second U تامل کنید
cautioned U توجه کنید
deleting U حذف کنید
accelerando کم کم تند کنید
cautioning U توجه کنید
hurry up U عجله کنید
cautions U توجه کنید
deleted U حذف کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
delete U حذف کنید
leontief table U نگاه کنید به :
vide infara U را نگاه کنید
attention to orders U توجه کنید
recive U مصرف کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
keep at it U مداومت کنید
i say U نگاه کنید
move out U حرکت کنید
ocr U وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
flatbed U وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
wait a second U یک خرده صبر کنید
wait a second U اندکی صبر کنید
wait a minute U اندکی صبر کنید
mayday U خطر کمک کنید
maydays U خطر کمک کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
drop track U تعقیب را قطع کنید
do good to others U بدیگران نیکی کنید
chains U مراجعه کنید به CATENA
out with him U اورا بیرون کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
When will you depart? U کی شما حرکت می کنید؟
continue your studies U تحصیلات خودرادنبال کنید
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
shift colors U پرچم را تعویض کنید
open U مروحه را باز کنید
sus.per coll U حلق اویزش کنید
try and came U کوشش کنید که بیائید
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
cease engagement U درگیری را قطع کنید
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
trail U هدف را تعقیب کنید
trailed U هدف را تعقیب کنید
trailing U هدف را تعقیب کنید
observe silence U سکوت را رعایت کنید
trails U هدف را تعقیب کنید
avast U ایست توقف کنید
opened U مروحه را باز کنید
opens U مروحه را باز کنید
wait a little U کمی صبر کنید
NB U خوب دقت کنید
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
chain U مراجعه کنید به CATENA
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
infile U به ستون دو حرکت کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
supra U ببالا نگاه کنید
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
follow up <idiom> U بهتر کردن کار با تلاش بیشتر
wraparound U توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
Erase ( clean ) the blackboard. U تخته سیاه راپاک کنید
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
record firing U عناصر تیر را ثبت کنید
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
strangle U یاد شده را خاموش کنید
associated document U وقتی فایل را انتخاب می کنید
He helped me for my fathers sake. U بخاطر پدرم به من کمک کنید
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Line up the children in order of height. U بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
up with it! U بلندش کنید بگذاریدش بالا
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
Can you find your way out? U راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
KEEP RIGHT U از سمت راست حرکت کنید.
clear and hold U منطقه را پاک و حفظ کنید
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1tink and grow rich
1incentive
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
1they have to be self-consistently determined.
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com